در حالیکه هر روز به ایام انتخابات تقارب بیشتری مییابیم و با حضور در مجامع بیشتر و شنیدن استدلالهای طرفین٬ عزم خود را در تصمیم یافته بیشتر دیده و بر آن اطمینان بیشتری مییابم...
آنچنانکحه تنها استدلال از رفقایمان (آرای مأخوذهی بیشتر) شنیده میشود
ما را مطالباتی یاد میآید که سالهاست در پی آنهاییم٬ اهدافی که ۸ سال
اصلاخات صرف راه آنها نمودیم٬ آرمانهایی که اشکها و لبخندهای بسیاری
در پیشان داشتیم٬ از برای آن تحریم نمودیم انتخابات را و در پی هر بیسر و
پایی نرفتیم٬ حد نهایی آن را دموکراتیزسیون نهایی نامیدیم در تمامی
سطوح...
ولی اکنون ما را با آن مطالبات٬ اهداف و آرمانها چه شده...؟!
آیا به فراموشی سپردیم همهی آنها را٬ از پی چه میخواهیم مشارکت کرده و
آرای خود را به ثبت رسانیم؟! آیا ابزار ما شده مچبندهای سبزمان؟! آیا ما
راست یکسان از بسیج تا مشارکت٬ یا ما را مطالباتی است و برنامههایی از پی
اجرای آنها؟ مرا گاه آنقدر فشار میآید که حتی روشنفکران ما را چه شده٬
آنها نیز مطالباتی که نظریههای پی در پی خود را در راستای صدور آنها
صادر میکردند نیز آیا همه را به فراموشی سپردند و با استدلال آرای بیشتر
حمایتی راست...؟!
به واقع آیا ما را شرایطی است اینچنین بحرانی که در پی ائتلاف ملی و راضی
نمودن عبث جناح مقابلی که هرگز به نخواهد پیوست باشیم که اهداف و راه خود
را فراموش کنیم...؟!
معادلهای است ساده در پی آرای بیشتر رفقایمان در انتخابات پیش رو٬ اگر ما
را حداقل آرای دوره گذشته کروبی که ۲/۶میلیون بود٬ و تمامی سطح اقوامی که
بیشک در غرب و دیگر قسمتهای کشور که آرای بسیاری را شامل میباشند و با
سطح مطالبات طرح شده و حلقهی بسیار قوی اجماع شده حول او تا آن آرای
خاموشمان را روشنتر از همیشه یابیم و گامی مستحکم به عرصه نهیم تا موجی
اینچنین ایجاد نماییم ما راست حداقل راه به دور دوم و برآوردن آن اهداف و
نه دوری و پشت کردن به آنها٬ پس بیهوده پشت به خود نکنیم و جمع یک طرف
نیاییم که تنها خود را بینیم و بس و فراموش کنیم خود و اهدافمان را...
به راستی که نمیدانم ما را چه شده ولی آنچه مسلم است من را هرگز فراموشی
با آن اهداف٬ آرمانها و مطالبات نیست و در پی آنها خواهم بود٬ و اکنون
که کروبی را در پی حداقل تراوش دوبارهی آنها در جامعهی خود و احیای
برنامهریزی شدهی آنها میبینم هر روز حس نزدیکی خود را به این یگانه
پایمرد شیخ اصلاحات بیشتر میبینم...
پویا صفری - همکلاسی